caspian persica

فروش بلیط کشتی میرزا کوچک خان

caspian persica

فروش بلیط کشتی میرزا کوچک خان

caspian persica
هدف وبلاگ:
گردشگری دریایی، توسعه ی گردشگری پایدار، مفید و سودمند، ارائه ی جاذبه های پیدا و نا پیدای بندر انزلی، استان و منطقه. آشنایی با ملل و اقوام دیگر جهت رشد، شکوفایی و بروز خلاقیت در مردمانم به امید آنکه آن باشیم که باید باشیم.


سخنی پیرامون سفر:
سفر جذابترین، دلچسب ترین و به یاد ماندنی ترین لحظات عمر آدمی ست که تا ابد همراه اوست. حتی یادآوری و مرور آن شادی و نشاط برایمان و نزدیکانمان به ارمغان می آورد. سفر انسان را هوشمند تر و پخته تر می سازد. جذابیت ها، تنوع طبیعی و جذابیت های محسوس و نا محسوس انسان ها،تنوع فرهنگ ها، گوناگونی، رنگ ها و رفتارها کمک می کند به بروز ابتکار، نوع آوری، خلاقیت و حتی نبوغ در کسب و کار.دانش زندگی را افزایش می دهد و زندگی را با نشاط تر آسان تر می سازد.سفر برطرف کننده ی اندوه هاست به دست آوردن روزی دانش و آداب زندگی و پیدا کردن دوست از مواهب سفر است.
سفر های کوتاه را با ما تجربه کنید و آماده ی سفرهای بزرگ و جادویی زندگی باشید
گردآورنده
آخرین نظرات
شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۸ ب.ظ

مختصری از دانستنیها و دیدنیهای گیلان - چهارم

 

در گیلان مردم به دلیل وجود طبیعتی زیبا و مملو از رنگ، کمتر از رنگ مشکی استفاده می‌کردند مگر زنان مسن که آنان نیز تنها لچک خود را که زیر روسری بسته می‌شد از این رنگ تیره انتخاب می‌کردند. مردم گیلان در گذشته برای عزا نیز لباس‌های کهنه و مندرس خود را به تن می‌کردند و از پوشیدن لباس سیاه امتناع می‌کردند.

پوشاک بانوان استان گیلان

روسری، سربند (لچک)، پیراهن یا جمه، جلیقه، کت، الجاقبا، دامن، شلیته، شلوار و چادر کمر از جمله بخش‌های اصلی لباس محلی بانوان گیلان است. هر تکه از لباس زن گیلانی کاربردی داشته که با تغییر شرایط، نیاز به آن از بین رفته و کم کم حذف شده است.

الجاقبا: این پوشش از مخمل یا پارچه چادرشب دوخته می‌شود و پوشش زنان در کوهستان‌های شرقی و قاسم‌آباد می‌باشد.

شلیته یا کوتاه تومان (تنبان): این تن‌پوش دامنی کوتاه و پرچین است که به آن «گرد تومان» نیز می‌گویند. در مرکز و شرق گیلان دامن بلند چین‌داری مرسوم است که به آن دراز تومان (تنبان) می‌گویند و در غرب گیلان در زبان تالشی «شلار» نام دارد.

چادر کمر: چادر کمر پوششی است که بانوان گیلانی آن را به کمر می‌بندند و بانوان ساکن جلگه به آن «کمردبد» می‌گویند. بانوان چادر را هنگام کار کشاورزی مثل چیدن برگ سبز چای، وجین و چیدن مرکبات در هوای سرد و هنگامی که مجبورند ساعت‌ها به شکل خمیده کار کنند، به دور کمر می‌بندند زیرا بستن آن علاوه بر گرم نگه داشتن آنان، از کمر درد جلوگیری می‌کند همچنین از آن برای بستن کودک به پشت هنگام کار کردن استفاده می‌شود.

لباس‌های محلی زنان گیلان را می‌توان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم‌بندی کرد. لباس زنان شرق گیلان به لباس «قاسم‌آبادی»، لباس زنان غرب گیلان «تالشی» و لباس زنان مرکز گیلان با عنوان «رسوخی» معروف است. لباس «رسوخی» بیشتر در شهر ماسوله دیده می‌شود که یادگار زمان قاجار است و از شهرهایی مانند زنجان به گیلان رسوخ کرده است. پارچه‌هایی که در لباس زنان شرق و غرب گیلان به کار می‌رود نیز متفاوت است. در لباس زنان غرب گیلان متن پارچه‌های لباسی دارای گل‌های رنگارنگ و درشت است در حالی که در لباس زنان شرق گیلان زمینه پارچه ساده و یکرنگ است و تزئینات آن از نواردوزی‌هایی با رنگ‌‌های مختلف تشکیل شده است. هر چه به کوهپایه‌های گیلان نزدیک‌تر می‌شویم، نوع پارچه ضخیم‌تر می‌شود مثلاً ساکنان دیلمان بیشتر از پارچه مخمل استفاده می‌کنند و آن‌هایی که در جلگه زندگی می‌کنند، لباس‌هایشان از جنس ابریشم است.

لباس زنان غرب گیلان دارای زنان غرب گیلان دارای زیبایی خاص و منحصر به فردی است. لباس زنان تالشی در نمای کلی و در غربی‌ترین منطقه تالش شامل روسری یکدست سفید، جلیقه که گاهی با سکه‌های درشت تزئین می‌شود، پیراهن بلند تا مچ پا و دامنی که در فارسی شلیته و در زبان محلی شلار نامیده شده و زنان تالشی چند شلار را روی هم می‌پوشند. بلندی پیراهن و شلیته مشخص‌کننده بخش‌های مختلف غرب گیلان است به طور مثال در غربی‌ترین منطقه تالش (هشتپر) پیراهن بلند و در ماسال پیراهن کوتاه تا بالای زانو می‌باشد.

لباس زنان شرق گیلان و منطقه قاسم‌آباد در شهرستان رودسر دارای ویژگی فرهنگی خاصی است. لباس زنان قاسم‌آباد به دلیل تنوع رنگی زیاد و جذابیت بالا بسیار معروف بوده و عمومیت پیدا کرده است به طوری که نشانه‌هایی از این لباس در نقاط دیگر جلگه شرق گیلان دیده می‌شود. این لباس شامل یک روسری زیرین به نام «مندیل» می‌باشد که به جای آن از کلاه نیز استفاده شده و با تعداد زیادی سکه در قسمت پیشانی تزئین می‌شود. البته این کلاه مختص قاسم‌آباد نیست. جلیقه آن مانند جلیقه‌های دیگر است با این تفاوت که با سکه تزئین می‌شود. پیراهن قاسم‌آبادی تفاوت خاصی با پیراهن‌های نقاط مختلف گیلان دارد.

لباس‌های دیلمان نیز بسیار زیبا دوخته می‌شود. ویژگی‌های این لباس عبارتند از استفاده از دوخت‌های ابتدایی که سطح لباس را به حالت گسترده‌ای با نخ‌های رنگی و به وسیله دست بخیه ساده می‌زدند، طرح گل و گلدان و ماه و ستاره که در معماری ایران استفاده می‌شده از جمله طرح‌هایی است که به همراه طرح زیگزاگ در این لباس وجود دارد. همچنین در دیلمان نوعی از دامن زنانه با حفظ نشانه‌های تاریخی آن از پارچه مخمل دوخته می‌شود. لباس دیلمانی سراسر سکه‌دوزی شده است.

به طور کلی لباس محلی بانوان گیلانی به واسطه تنوع رنگ و نوع پوشش، یکی از بهترین انواع لباس‌های محلی ایران است.

            

                                                                     لباس محلی رودسر                                                                      لباس محلی املش

            

                                                                                    لباس محلی تالش                                   لباس محلی عمارلو (شهرستان رودبار)

لباس مردان استان گیلان

سرپوش مردانه (کلاه): کلاه پوششی است که مردان از پوست، شال و پارچه به شکل‌های مختلف می‌دوزند و بر سر می‌گذارند. کلاه‌های مردان گیلانی کلاهی است که در روستاها استفاده می‌شود که در نواحی مختلف استان متفاوت است.

کلاه مردان غرب گیلان عبارتست از شال کلاه که از پارچه پشمی به رنگ مشکی و رنگ‌های متمایل به آن بافته می‌شود و در زمستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این کلاه چوپانان نواحی غرب گیلان نیز در زمستان استفاده می‌کنند. کلاه چالگیزی یا چلگیزی کلاه که در نواحی کوهستانی هشتپر استفاده می‌شود. کلاه ترک‌دار یا چهارگوش که از جنس پارچه سفید است و در تابستان مورد استفاده قرار می‌گیرد و کلاه عرق‌چین که سرپوش توری شکل و به رنگ سفید است و در تابستان و در هنگام خواب کاربرد دارد. کلاه مردان شرق گیلان نَمَت کلاه نامیده می‌شود که از جنس نمد بوده و به شکل تخم‌مرغی بلند، کوتاه و یا چهارگوش است. این کلاه خردلی رنگ را در روز عروسی بر سر داماد قرار می‌دهند. چوپانان نواحی شرق گیلان از کلاهی به نام پوستین کلاه استفاده می‌کنند که از پوست بره دوخته می‌شود. مردان در هنگام ماهیگیری و زراعت در شالیزار، از کلاه حصیری استفاده می‌کنند.

تن‌پوش مردانه: مردان در استان گیلان در مواقع مختلف از پیراهن‌های مختلف استفاده می‌کنند. نوعی از آن‌ها، پیراهنی از جنس پارچه نخی به رنگ سفید یا آبی است که دارای یقه 3 سانتی بوده و از جلو باز می‌شود. این پیراهن دارای آستین راسته با مچ است. نوعی دیگر از پیراهن توسط چوپانان مورد استفاده قرار می‌گیرد که در شرق گیلان به چپ یقه موسوم است. کِش پیرهن نیز نوعی پیراهن زیر است که در زمستان و پاییز پوشیده می‌شود. در مواقع عروسی دامادها نوعی پیراهن به تن می‌کنند که به رنگ سفید می‌باشد ولی در روستای قاسم‌آباد قرمز رنگ است و شال قرمزی نیز بر روی آن بسته می‌شود.

چوپان‌ها پوششی بلند به نام «باشلاق» بر تن می‌کنند که آب را از خود عبور نمی‌دهد و از برش زدن پارچه‌ بافته شده (پشم شال) به دست می‌آید. ایشان در روز از پوشش کوتاه‌تری به نام «کولاگیر» و در شب از نوع دیگری به نام «شولا» استفاده می‌کنند که هر دو به صورت نمدمالی تهیه می‌شود.

جلیقه: جلیقه را که به آن جلقته یا جلقده می‌گویند، برای فصول پاییز و زمستان از جنس شال و برای بهار و تابستان از پارچه‌های نازک‌تر می‌دوزند.

شلوار: در غرب گیلان شلوار مردان تالش که آن را شلار می‌گویند دارای دمپای تنگ و اغلب به رنگ سیاه، شیری و فلفلی است و جنس آن از پشم می‌باشد. مردان در شرق گیلان نیز شلواری که دمپای آن برای پیرمردان لوله‌ای ساده و برای جوانان دکمه‌ای است می‌پوشند که رنگ آن تیره می‌باشد. در گذشته در قاسم‌آباد رودبار نیز سرشلوار مردانه‌ای به نام قدک می‌دوختند که نوع پارچه آن نخی و رنگ آن مشکی یا سرمه‌ای بود. در غرب و شرق گیلان نیز شلوار تنگی به نام تنگِ تومان رایج بوده است که مردان به هنگام رفتن به جنگل یا مزرعه می‌پوشیدند. در استان گیلان شلوار تنگ چسبانی به نام «دیج» که دارای لیفه‌ای معروف به بندی تومان بود، رواج داشت که بعدها مدل این شلوارها سه دکمه شد و آن را با کمر بند می‌بستند. این شلوار معروف به پیش پولوک یا پیش پولیک یا شلوار جلو دکمه‌دار یا تومان قیش می‌باشد. در کشتی گیله مردی (کشتی گیلان) شلواری به نام لاسپاره می‌پوشیدند.

ماهیگیران در هنگام صید از لباسی به نام فوکا استفاده می‌کنند. این پوشش سرهمی (کفش، شلوار و پیراهن)، از جنس لاستیک داخلی خودروهای سنگین است.

شال کمر: مردان استان گیلان بر روی شلوار و کمر خود شال می‌بستند و آن را «کمر دبد» می‌گفتند. عرض این شال 30-33 سانتی‌متر و طول آن 2-3 متر و به رنگ قهوه‌ای تیره یا سفید بوده است.

کت: مردان تالش از کتی به نام چوخا یا شکه که از شال دوخته می‌شد، استفاده می‌کردند. شکل این کت معمولی و دارای یقه برگردان است. مردان در شرق گیلان و نواحی جلگه‌ای، از پشمه چوخا از جنس شال، کت می‌دوختند.

پاپوش: چوموش که به فارسی چموش گفته می‌شود نوعی پای‌افزار از جنس چرم ساده است که کاملاً بومی بوده و بیشتر ساکنان مناطق کوهستانی گیلان از آن استفاده می‌کردند اما امروزه کاربرد خود را از دست داده است. از امتیازهای این پای‌افزار، سبکی و یکپارچگی آن است. دو نوع چموش وجود دارد. یک نوع آن که مخصوص شکار می‌باشد به «شکار چوموش» معروف است و با بند چرمی به پا بسته می‌شود. نوع دیگر آن فاقد بندهای چرمی است. در تالش دو نوع چموش دوخته می‌شد. نوع مرغوب آن «ختنی» و نوع نامرغوب آن که از پوست دباغی شده دوخته می‌شد، «مازرده» نام داشت. به مرور زمان که دوختن و استفاده از چموش از رونق افتاد، نوع دیگری که از لاستیک تهیه می‌شد به نام «رزین چموش» جای آن را گرفت. ساغری نوعی کفش چرمی بدون پشت و بی‌پاشنه است که روحانیون آن را می‌پوشیدند. ارسی نیز نوعی کفش چرمی پشت‌دار است. چاروق نیز کفش دوخته شده ساده و پشت‌دار از پوست الاغ، اسب یا گاومیش است. نوعی پاپوش بافته شده از نخ کتان یا کنف به نام گیوه وجود دارد که در تابستان استفاده می‌شود. پوتین گالش نوعی گالش است که رویه آن کوتاه است و از جنس چرمی و جلو بنددار است. مردان روستایی به هنگام کار در مزارع یا جنگل، از چکمه پلاستیکی استفاده می‌کنند. چوکوتور (چیکتور) پوشش مورد استفاده به هنگام حرکت روی برف بوده است که زیر چموش می‌بستند. چیک یا چوک به معنای پنجه و تور به معنای بافته می‌باشد. کفش چوبی یا کتله (دمپایی محلی) نوعی پاپوش بوده است که از چوب ساخته می‌شد و دارای دو نوع بود. یک نوع آن دارای یک تسمه کلفت بود که انگشت بزرگ پا داخل آن قرار می‌گرفت. از این پاپوش برای طی راه‌های کوتاه و در حمام‌های عمومی استفاده می‌شد.

کشاورزی: کشاورزی در استان گیلان از رونق فراوانی برخوردار است و از نظر زمین زیرکشت و محصولات کشاورزی، به دو منطقه جلگه‌ای و کوهستانی تقسیم می‌شود. در منطقه جلگه‌ای با بهره‌گیری از خاک حاصلخیز، شبکه آب‌رسانی وسیع، وجود هوای معتدل و مرطوب، محصولات همچون برنج، چای، توتون، بادام زمینی، حبوبات، صیفی‌جات و مرکبات کشت می‌شود و منطقه کوهستانی نیز به دلیل وجود خاک و شبکه آب‌رسانی مناسب به مرکز کشت گندم، جو، یونجه، زیتون و فندق تبدیل شده است. از مهم‌ترین فراورده‌های کشاورزی استان می‌توان به برنج، توتون، مرکبات، چای، فندق، بادام زمینی، گردو، فندق، دانه‌های روغنی، گل و گیاهان زینتی، سیب‌زمینی، کدو و زیتون اشاره کرد.

استان گیلان به جهت کشت و تولید چای، زیتون، فندق و بادام زمینی در کشور رتبه اول و به جهت کشت و تولید برنج رتبه دوم را دارد.

دامداری: پرورش دام در این استان به دلیل دارا بودن مراتع مناسب، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. فراورده‌های دامی این استان عبارتند از شیر، گوشت مرغ، ماهی، خاویار، عسل و پیله ابریشم

صنایع کارخانه‌ای: به دلیل این که استان گیلان به عنوان قطب کشاورزی در برابر صنعت از حساسیت‌های خاص زیست محیطی برخوردار است، از این رو امکان ایجاد تأسیسات صنعتی در نقاط مختلف استان میسر نمی‌باشد بنابراین دست اندر کاران صنعت استان در جهت حمایت و توسعه صنعت به نحوی که بخش کشاورزی از مصونیت لازم برخوردار باشد با رعایت جمیع جهات، شهرک‌های صنعتی متعددی ایجاد نموده‌اند که عبارتند از شهرک صنعتی رشت، شهرک صنعتی لوشان، شهرک صنعتی انزلی، شهرک صنعتی تالش، شهرک صنعتی صومعه سرا، شهرک صنعتی سیاهکل، شهرک صنعتی آستانه، شهرک صنعتی شفت، شهرک صنعتی لنگرود، شهرک صنعتی خرشک، شهرک صنعتی جیرند و شهرک صنعتی رودسر.

انواع صنایع موجود در استان عبارتند از صنایع سلولزی، لوازم خانگی، نساجی، فرش و موکت، رادیاتور، داروسازی، سیم و کابل، تجهیزات حمل و نقل، ابزار پزشکی و اپتیکی، تجهیزات ارتباطی و برق و الکترونیک، ماشین‌های دفتری و محاسباتی، ماشین‌سازی و ساخت تجهیزات، محصولات فلزی، لاستیکی و پلاستیکی، تولیدات مواد و محصولات شیمیایی، فرآورده‌های نفتی و کک، محصولات کاغذی، دباغی و چرم و محصولات غذایی.

صنایع دستی: صنایع دستی استان گیلان عبارتند از:

سبدبافی و حصیربافی: این هنر از صنایع دستی و خانگی بسیار رایج در استان گیلان است و تولید انواع سبدها و حصیرها در اکثر نقاط این استان رواج دارد. مواد اولیه این رشته از نی و سوف است که به طور خودرو در باتلاق‌ها می‌رویند. تولیدکنندگان در فصل غیرکشاورزی به تولید این محصولات اعم از حصیر، زیرانداز، کلاه، ساک و ... اشتغال دارند. رشت، خمام، بندر انزلی، گلشن، اطراف لنگرود، رودسر، غازیان و جفرود از مراکز مهم این رشته می‌باشند.

مروار بافی: مروار بافی عبارتست از بافت اشیای مختلف نظیر سبد، کیف، ظرف میوه‌خوری و ... با ساقه‌های تازه گیاهان و چوب نازک درختان. در واقع مروار یک نوع چوب ترکه‌ای است که در منطقه سولقان در اطراف تهران کاشته می‌شود. مهم‌ترین مراکز مروار بافی روستاهای صیقلان و جمعه بازار از توابع صومعه سرا می‌باشند. محصولاتی که به این روش تولید می‌شوند از نظر شکل و ظاهر به محصولات بامبوبافی بسیار شبیه می‌باشند.

گلیم و جاجیم: در مناطقی همچون نمیران و حیران (در آستارا و تالش) این هنر بیشتر معمول بوده و تولیدات چندانی ندارد.

     

سفال و سرامیک سازی: این صنعت در مناطقی همچون آستارا، سیاهکل، لنگرود و رودسر بیشتر معمول است و تولیدات آن شامل ظروف مختلف و سفال سقف می‌باشد. به دلیل رطوبت هوا و بارندگی‌های تقریباً دائمی از گذشته‌های دور سفال سقف برای پوشش ساختمان‌ها استفاده می‌شده است.

بامبو بافی: بامبو احتمالاً کلمه‌ای چینی یا ژاپنی است که در واقع همان نی خیزران است که به صورت خودرو در مناطق باتلاقی و مرداب‌ها می‌روید. شروع کار بامبو بافی همزمان با متداول شدن کشت چای در گیلان آغاز و رواج یافته است. بیشترین مراکز آن در لاهیجان (به ویژه لیالستان) است. تولیدات این صنعت از تنوع زیادی برخوردار است و شامل شکلات‌خوری، میوه‌خوری، جای نان، لوستر و ... می‌باشد.

نمدمالی: این هنر بیشتر در اطراف رودبار و قاسم‌آباد شهرستان رودسر معمول است. ماده اولیه مورد نیاز برای تهیه نمد به طور معمول ضایعات پشم و کرک قالی است ولی از آنجا که تولید نمد بنا بر سفارش متقاضی به نمدمال صورت می‌گیرد از پشم‌های مرغوب نیز در آن استفاده می‌شود. استفاده از نمد به عنوان زیرانداز و یکی از تن‌پوش‌های سنتی ایران سابقه طولانی دارد ولی مصرف عمده آن به عنوان زیرانداز است.

چارق‌دوزی: این صنعت در اطراف فومن به ویژه در ماسوله به صورت تولید کفش چرمی (چموش) به اندازه‌های مختلف رواج دارد و مواد اولیه آن چرم است. تولیدات این صنعت در سال‌های اخیر جنبه مصرفی خود را از دست داده و بیشتر حالت تزئینی به خود گرفته است.


جوراب بافی: این هنر بیشتر در مناطق کوهستانی به ویژه در ماسوله رواج دارد.

نازک‌کاری چوب (خرّاطی): این صنعت ضمن آن که در بیشتر شهرهای استان گیلان معمول است، اما در شهر رشت از موقعیت و فعالیت بیشتری برخوردار است. تولیدات این هنر متنوع و شامل انواع ظروف، عصا و اشیای تزئینی است.

چادرشب بافی: چادر بافی عبارتست از بافت پارچه در اندازه‌های 2×2 متر که بیشتر در قاسم‌آباد شهرستان رودسر رواج دارد.

منبت‌کاری: منبت‌کاری از جمله صنایع دستی ظریف ایران است و هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده‌کاری بر روی چوب بر اساس نقشه‌ای دقیق. در استان گیلان به دلیل وجود جنگل و درخت، چوب‌های زیادی در دسترس است و صنعت‌گران این خطّه به ایجاد آثار بسیار زیبایی می‌پردازند. این هنر در ایران از قدمت بالایی برخوردار است ولی از آنجا که چوب دارای مقاومت قابل ملاحظه‌ای در برابر رطوبت و عوامل جوی نیست، متأسفانه نمونه و اثری از آثار منبت‌کاری شده در دوره پیش از اسلام در دست نیست.

معرق روی چوب: این هنر در شهر رشت و به صورت خصوصی رواج دارد.

نقاشی روی کدو: در لیالستان از توابع لاهیجان نوعی کدو کشت می‌شود که به کدوی قلیایی معروف است و در شرایط خاص پرورش می‌یابد. ابتدا کدوی نارس را درون قالبی چوبی که جداره آن به شکل‌های زیبا و متفاوت مشبَّک است، قرار می‌دهند و دهانه آن را می‌بندند به طوری که فقط ساقه کدو از دهانه قالب بیرون باشد. کدو که به تدریج رشد می‌کند شکل قالب چوبی را به خود می‌گیرد و از داخل روزنه‌های قالب مشبک به بیرون نفوذ می‌کنند. پس از رسیدن کامل کدو آن را از ساقه جدا کرده و با احتیاط قالب را باز می‌کنند و سپس آن را نقاشی کرده و برای آن که رنگ آن قهوه‌ای تیره شود، آن را درون ظرف بزرگی با پوست انار و زاج سیاه می‌جوشانند و سپس قسمت‌هایی از پوست کدو را که باقی مانده است می‌تراشند و در نتیجه نقش و نگار روی آن ظاهر می‌شود. این کدو پس از رسیدن خود به خود توخالی می‌شود. از این محصول بیشتر برای قلیان، پایه آباژور و ... استفاده می‌کنند.

رَشتی دوزی: قلاب‌دوزی که هم‌اکنون در بسیاری از نقاط کشور رایج است و عده زیادی از زنان و دختران خانه‌دار به آن می‌پردازند، در شهرستان رشت از ویژگی و ارزش بیشتری برخوردار است و به همین اعتبار نیز در بین سایر قلاب‌دوزی‌ها با عنوان «رشتی‌ دوزی» معروف است اگرچه در حال حاضر از گستردگی پیشین برخوردار نیست اما با این همه هنوز تنها مرکز تولید مصنوعات قلاب‌دوزی با نخ ابریشم را باید در شهر رشت دانست. هم اکنون نوعی قلاب‌دوزی شبیه آنچه در رشت وجود دارد، در مهاباد (در استان آذربایجان غربی) نیز رایج است اما هیچ گونه شباهتی بین تولیدات این دو شهر به چشم نمی‌خورد زیرا قلاب‌دوزی رشت و مهاباد اگرچه هر دو به یک شیوه انجام می‌شود و ابزار کار و نقوش آن‌ها تقریباً همسان است ولی تولیدات مهاباد به طور عمده دربر دارنده رنگ‌های سیاه و سفید بوده و فاقد تنوع رنگ دست‌دوزی‌های رشت است.

از دیگر صنایع دستی استان گیلان می‌توان به تولید نوعی صندوق‌های مخصوص به نام بولاکی، مرواریدبافی، تولید عروسک‌های کاموایی، چهل تکه دوزی و شال‌بافی اشاره نمود.

معادن استان گیلان

از معادن شناخته شده استان می‌توان به معادن زغال‌سنگ، صدف دریایی، ماسه ریخته‌گری، خاک‌های صنعتی، خاک نسوز، سنگ ساختمانی، نفت، گاز، سنگ آهک، گرانیت و میکا، سنگ چینی، سنگ لاشه، ماسه‌‌های سیلیسی، مواد فلزی از قبیل آهن، منگنز، طلا، سرب، روی، مس، تیتان، کرم، کبالت، قلع، مواد غیرفلزی شامل آزبست میکا، فلدسپات، پومیس، تالک، باریتین، آلونیت و انواع سنگ‌های تزئینی اشاره کرد.

 

 منبع : http://www.wikipg.com

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۳۱
محمود عباسیان امین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی