مختصری از دانستنیها و دیدنیهای گیلان - بخش سوم
پوشش گیاهی استان گیلان
استان گیلان به دلیل برخورداری از مواهب طبیعی و رژیم حرارتی مدیترانهای، پوشش گیاهی بسیار متنوعی را دارا میباشد و همین پوشش گیاهی و سرسبزی استان گیلان بارزترین ویژگی گردشگری طبیعی این استان است. هرچند که بهرهبرداریهای غیرمعقول از گذشتههای دور تاکنون آسیبهایی را به آن وارد ساخته و وسعت آن را کاهش داده است اما با این حال بالغ بر یک سوم از مساحت استان را جنگلها پوشاندهاند. سراسر دامنه جنوبی البرز در منتهیالیه دشت گیلان از پوشش جنگلی انبوه برخوردار است. این پوشش جنگلی در برخی نقاط از دشتها و حتی کنارههای دریای خزر نیز به چشم میخورد و برحسب ارتفاع از سطح دریا دارای مشخصات متغیری هستند به طوری که در ارتفاعات بین صفر تا 900 متر بیشتر درختان بلوط و ممرز، در نقاط پست از درختان بید، بیدمشک و توسکا پوشیده شده است. در ارتفاعات تا 1800 متر جنگلهای راش و سایر نباتات صنعتی دیده میشوند. به طور کلی درختان جنگلی استان گیلان عبارتند از توسکا، آزاد، ممرز، راش، بلوط، ازگیل، توت، تمشک، انبو، گردو، انجیر، فندق، کهل، انار جنگلی (ترش)، افرا، گوجه سبز، ضمه و ولیک.
جنگلهای سراوان (در نزدیکی رشت)، جنگلهای تالش، جنگلهای لاهیجان و جنگلهای دیلمان از جمله جنگلهای زیبا و دیدنی استان گیلان میباشند.
پس از مرز جنگل، استپهای کوهستانی متشکل از بوتههای خشک، گیاهان خاردار و علفزارها میرویند که در واقع مراتع این استان را تشکیل میدهند و دلیل وجود این گیاهان استپی کوهستانی سازگار با محیط خشک در این ارتفاعات، نفوذ هوای بسیار خشک فلات ایران در دامنههای شمالی البرز است.
علاوه بر پوشش گیاهی جنگلی و مراتع، بنابر اظهارات مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، 315 گونه گیاه دارویی شناسایی شدهاند که متعلق به 216 جنس از 83 خانواده گیاهان خودروی وحشی است. از 1800 گونه گیاهی استان بیش از 450 گونه، گیاه دارویی هستند که این گیاهان حدود 25 درصد پوشش گیاهی استان را تشکیل میدهند.
پوشش جانوری استان گیلان
استان گیلان به دلیل دارا بودن سواحل طولانی و آبگیرهای طبیعی به ویژه تالاب انزلی و دریاچههای آب شیرین و پوشیده از نیزارهای انبوه خود از مناطق مهم و متنوع پرندگان بومی و مهاجر است. قرقاول، کبک و انواع بلدرچین از پرندگان مهم بومی منطقه هستند. سالانه 10 تا 12 میلیون از انواع اردک، غاز و قو در مسیر مهاجرت به جنوب، یک تا سه ماه از عمر خود را در استان گیلان سپری میکنند. حضور پرندگان در این منطقه علاوه بر تغذیه و معیشت، از جهاتی دیگر حائز اهمیت میباشد از جمله کنترل امراض و آفات گیاهی در آببندها و آبگیرهای طبیعی، مبارزه بیولوژیکی با امراض و آفات کشاورزی، تأمین کود مورد نیاز گیاهان، بالا بردن میزان حاصلخیزی خاک و از بین بردن حشرات و جوندگان موذی.
در نتیجه تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است که کلیه ماهیان حوزه شمال اعم از دریا و رودخانه بالغ بر 147 گونه است. ماهیان این استان عبارتند از فیل ماهی، شیب، اوزون برون، تاس ماهی، کپور، ماش ماهی، سس ماهی، سیم، اردک ماهی، آزاد ماهی، اسبله، سفید ماهی، سوف، قزل آلا، کفال، کولی، کیلکا، مار ماهی و ماهی شور.
علاوه بر این انواع خزندگان همچون مارها، سوسمارها و لاکپشتها در این استان به وفور یافت میشوند.
مناطق حفاظت شده استان گیلان
استان گیلان به لحاظ خصوصیات زیست محیطی خود، یکی از زیباترین مناطق ایران است که گونههای نادری از گیاهان و حیات وحش را در خود جای داده است. مناطق حفاظت شده استان گیلان عبارتند از پناهگاه حیات وحش (تالاب) سِلکِه در صومعه سرا، منطقه حفاظت شده (تالاب) سرخانکل در بندر انزلی، منطقه حفاظت شده ناواسالم در طالش، منطقه حفاظت شده تالاب استیل در آستارا، منطقه حفاظت شده آلالان در طالش، منطقه حفاظت شده (تالاب) سیاه کِشیم در بندر انزلی، منطقه حفاظت شده لیسار در طالش، منطقه حفاظت شده لوندویل در آستارا و منطقه حفاظت شده (تالاب بینالمللی) امیر کلایه در لاهیجان که در بخش تالابهای استان گیلان به برخی از آنها اشاره شده است.
منطقه حفاظت شده سیاه رود: این منطقه در 35 کیلومتری شمال شرقی شهرستان رودبار واقع شده و از تاریخ 15 دی ماه سال 1378 خورشیدی مورد حفاظت قرار گرفته است. مساحت این منطقه 28289 هکتار میباشد که حدود 5 الی 6 هزار هکتار آن جنگلهای نیمه متراکم و بقیه اراضی مرتعی و اراضی کشاورزی و درختان جنگلی پراکنده است. روستاهای زیادی در داخل محدوده این منطقه پراکنده و جاده آسفالته توتکابن به داماش از وسط آن عبور کرده و قله بلند درفک در ناحیه شمالی آن قرار گرفته است. این منطقه دارای چشماندازهای طبیعی و زیبایی است و مهمترین گونههای گیاهی آن عبارتند از راش، ممرز، بلوط، افرا، نمدار، انجیلی، سرخدار، خرمندی، گردو، گیلاس وحشی و زالزالک.
بخش وسیعی از این زیستگاه از اراضی مرتعی و کشاورزی تشکیل شده است و در ناحیه جنوبی بخش اراضی مرتعی منطقه رویشگاه اثر طبیعی ملی سوسن چلچراغ است. این گیاه به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسیده است.
از مهمترین گونههای جانوری این منطقه میتوان به مرال، شوکا، پلنگ، خرس، گراز، گربه جنگلی، شغال، تشی، راسو و پرندگانی نظیر کبک، ابیا، دارکوب، عقاب جنگلی، دلیجه و بحری اشاره نمود.
پناهگاه حیات وحش لوندویل: در حدّفاصل بین بخش لوندویل و بخش مرکزی شهرستان آستارا واقع شده و از جنوب به شهر لوندویل، از شمال به شهر آستارا، از شرق به دریای خزر و از غرب به جاده آستارا- لوندویل منتهی میشود. مساحت این منطقه بیش از 1074 هکتار میباشد. این منطقه در سال 1352 به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد و طی مصوبه شماره 63 مورخ 21 مرداد سال 1354 خورشیدی شورای عالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان محیط زیست پیوست. ارتفاع متوسط این منطقه 20 متر پایینتر از سطح دریاهای آزاد است. این منطقه دارای اقلیم خیلی مرطوب و معتدل با دمای سالانه 15 درجه سانتیگراد میباشد. این منطقه نمونهای منحصر به فرد از باقیمانده جنگلهای جلگهای هیرکانی است و حدود یک سوم آن از برکه، آببندان و تالابهای مشجر تشکیل شده است. از گونههای مهم گیاهی میتوان به نی، لویی، انار وحشی، توسکای قشلاقی، ازگیل، لرگ، لیلکی، تمشک و ... اشاره نمود. این پناهگاه شامل زیستگاههای متنوع آبی و خشکی برای جانوران است و 125 گونه جانوری در این منطقه شناسایی شدهاند که مهمترین آنها گوزن زرد، مارال ایرانی، خرس قهوهای، روباه معمولی، گراز، سمور آبی، گورکن، فُک دریای خزر، شغال، سیاه کاکل، پری شاهرخ، قوی فریادکش، قوی گنگ، انواع اردک، حواصیل، گیلانشاه خالدار، فیلوش، باکلان کوچک و بزرگ، عقاب، کاکائی، پرستوهای دریایی، آبچلیک، حواصیل، سهره، قرقاول و درنا میباشند.
منطقه حفاظت شده لیسار: این منطقه در شمال شهرستان تالش قرار دارد و سیمایی متشکل از ساحل، اراضی جلگهای و کوهستانی دارد. مساحت این منطقه 31142 هکتار میباشد و از سال 1356 خورشیدی مورد حفاظت قرار گرفته است.
از گونههای شاخص گیاهی منطقه میتوان به شیردار، راش، ممرز، پلت، افرا، لرگ، توسکا، شبخُسب، صنوبر، درختچههای انار وحشی، گوجه جنگلی، تمشک، لیلکی، گونههای علفی همیشک، شبدر، گزنه، نی، لویی و ... اشاره کرد. جنگلهای این منطقه که از نوع جنگلها پهن برگ هیرکانی میباشند، طیف وسیعی از جانوران شامل همچون مرال، شوکا، خرس، پلنگ، گربه وحشی، سیاه گوش، کل، بز، قوچ، میش، گرگ، روباه، کبک، کبک دری و انواع پرندگان شکاری را در خود جای داده است.
کلمه لیسار به معنی «محل درخت لی» (نارون) میباشد. لی درختی است که در جنگلهای ایران یافت میشود و در نجاری به کار میرود.
ویژگی های جمعیتی استان گیلان
تاریخ گیلان با تکیه بر پارهای اشارهها و کاوشهای باستانشناختی، به دوره پیش از آخرین یخبندان (بین 50 تا 150 هزار سال پیش) میرسد. به اعتقاد پژوهشگران استان گیلان قبل از ورود آریاییها، محل سکونت اقوام مختلفی بوده است که امروزه بر اثر عوامل طبیعی، تاریخی و سیاسی و مهاجرتها، اثر چندانی از برخی از این اقوام کهن مشاهده نمیشود. اقوامی که در گذشته در استان گیلان زندگی میکردند عبارتند از گیل، دیلم، کادوسها، مادها، کاسها (کاسپینها) و دوربیکها. بنابر اظهارات دیاکونوف؛ دانشمند روسی، نزدیک به 3000 سال پیش، سرزمین پرجنگل کاسپیان (سرزمین کادوسیان) و گیلان (سرزمین گیلها)، در شمال خاک ماد قرار داشته است. گیلها به تدریج با کادوسیها به صورت تیره واحدی درآمدند و بعد از مهاجرت آریاییها و دیگر اقوام به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه، قومهای جدیدی پدید آمدند. در این میان دو قوم گیل و دیلم، در این منطقه بیشترین تأثیر را داشتند و از همان آغاز، فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بودند و هیچ گاه در برابر بیگانگان و حاکمان دیگر تسلیم نشدند و حتی ایشان در دوره حکومت مادها کاملاً مستقل بودند. آنها در قرن ششم پیش از میلاد با کوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون نمودند.
در حال حاضر نژادها و تیرههایی که در استان گیلان زندگی میکنند شامل تالشیها، کردها، ترکها، ارامنه و مازندرانیها میباشند.
عوامل متعددی همچون آب و هوای مساعد، خاک رطوبتی و حاصلخیز، وجود شبکههای آب روان دائمی و امکانات کشاورزی فراوان و متنوع و گسترش راههای ارتباطی، سبب ایجاد تراکم شدید در این استان گردیده است به طوری که استان گیلان از نظر تراکم نسبی جمعیت پس از استان تهران در مقام دوم قرار دارد و تراکم جمعیت در این استان معادل 167/1 نفر در هر کیلومتر مربع است. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 جمعیت این استان 2480874 نفر بوده است. بر اساس این سرشماری جمعیت شهرستانهای این استان به شرح زیر میباشد:
نام شهرستان |
جمعیت شهری |
جمعیت روستایی |
جمعیت غیرساکن |
آستارا |
59087 |
27670 |
ـــ |
آستانه اشرفیه |
54479 |
51047 |
ـــ |
املش |
17139 |
27122 |
ـــ |
بندر انزلی |
116664 |
21337 |
3 |
تالش |
75362 |
114571 |
ـــ |
رشت |
698014 |
220431 |
ـــ |
رضوانشهر |
22893 |
44016 |
ـــ |
رودبار |
62942 |
38001 |
ـــ |
رودسر |
69750 |
74616 |
ـــ |
سیاهکل |
19832 |
27264 |
ـــ |
شفت |
8879 |
49664 |
ـــ |
صومعه سرا |
52037 |
75720 |
ـــ |
فومن |
31176 |
62561 |
ـــ |
لاهیجان |
97697 |
71132 |
ـــ |
لنگرود |
92037 |
45235 |
ـــ |
ماسال |
19182 |
33314 |
ـــ |
زبان در استان گیلان
به تناسب تنوع قومی در استان گیلان، زبان و گویشهای رایج در این منطقه نیز متفاوت میباشد اما گویش غالب در این خطّه گیلکی، تالشی و دیلمی است. گیلکی از زبانهای ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که در واقع به عنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب میشود. گیلکی خود به چند شاخه تقسیم میشود که در ناحیه شرقی و غربی استان از یکدیگر متمایز میباشند. به گویش ناحیه شرقی استان «بیهپیش» و به گویش ناحیه غربی «بیهپس» میگویند. گویش بیهپس در رشت، بندر انزلی، لشت نشاء، صومعه سرا و کوچصفهان و گویش بیهپیش در لاهیجان، لنگرود و رودسر رایج است.
در قسمت غرب و شمال غرب استان به ویژه در مرز ایران و جمهوری آذربایجان همچون ماسال، اسالم، شاندرمن، تالش و دولاب، افراد به زبان تالشی تکلم میکنند. این زبان از جمله زبانهای شمال غربی ایران است که در زمانهای قبل (تا حدود قرن 10 هجری قمری)، در سرزمین آذربایجان رایج بوده و از آن پس، جای خود را به یکی از گویشهای زبان ترکی داده است. در میان اقوام ترک آذری مقیم این استان زبان ترکی آذری متداول است. در شهرهایی چون تالش، آستارا، رشت، رضوانشهر و بندر انزلی اقوام ترک آذری سکونت دارند و به این زبان تکلم مینمایند.
از زبانهای مهم دیگر استان گیلان، زبان دیلمی است که با گیلکی تفاوتهای اساسی دارد. همچنین گالشی گویش رایج مردم کوهپایه، تاش لهجه مردم رودبار و کرمانجی لهجه عمارلوییها میباشد. در منطقه رودبار اقوام تاتی و کرد نیز سکونت دارد که به زبانهای تاتی و کردی تکلم مینمایند. در شهرهای رشت و بندر انزلی اقلیتی از ارامنه سکونت دارند که به زبان ارمنی سخن میگویند.
در کنار این زبانها، ساکنان این استان با فارسی نیز به عنوان زبان رسمی کشور، آشنایی دارند.
دین و مذهب در استان گیلان
آنچه از نوشتههای محققان باستان مانند هردوت و گزنفون برمیآید، ساکنان ایران و سرزمینهای مجاور آن مانند اطراف دریای خزر (گیلان)، در قرن ششم قبل از میلاد به خدایان هند و آریایی (نیروهای طبیعت) اعتقاد داشتند و خدایانی که مظهر طبیعت بودند مانند آسمان، ماه و خورشید را میپرستیدند. هنگامی که آیین آریایی در ایران و نواحی آن مانند گیلان گسترش یافت، اعتقاد آنان به پرستش عناصر طبیعی مدتها دوام یافت. آریاییان به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و خدایان خیر را دِوَها و خدایان شر را اسور یا اهورا مینامیدند. پس از جدایی اقوام هندی و ایرانی، ایرانیان نقاط مرکزی و جنوبی، اهوراها را به عنوان خدایان خیر پرستیدند و خود را مزدیسنی به معنای مزدپرست نامیدند. با ظهور زرتشت پیامبر، اندکی از مردم گیلان به دین زرتشت گرویدند اما گسترش این آیین جدید در میان آنان به کندی صورت میگرفت. مورخان ایران باستان ظهور این دین را در گیلان در اواخر سلطنت اشکانیان یا دوره اردشیر ساسانی دانستهاند زیرا اعتقادات دینی که مذهب زرتشت ارائه میکرد با باورهای دینی مردم گیلان و نواحی شمالی فلات ایران همگون نبود زیرا زرتشت بتپرستی رایج (پرستش نیروهای طبیعت) را مردود میشمرد و اهورا مزدا را خدای مجرد (و نه جسمانی) میدانست. این اعتقادات تا زمان ساسانیان برای مردم نواحی شمال بیگانه بود و اندک اندک بسیاری از مردم گیلان مانند سایر نقاط ایران به دین زرتشتی گرویدند و اعتقاد به نیروهای طبیعت و خدایان متعدد منسوخ شد و اکثر مردم گیلان زرتشتی شدند. در دوره پادشاهی قباد دینی نو در میان ایرانیان به نام آیین مزدکی ظهور کرد و گروهی از زرتشتیان گیلان به او پیوستند. مؤسس اصلی آیین مزدکی فردی به نام «زردشت بونده» بود و مزدک یکی از پیروان وی به شمار میرفت. این آیین با مزدکی شدن قباد پادشاه ساسانی گسترش پیدا کرد. در اواخر حکومت قباد و آغاز پادشاهی انوشیروان ساسانی، مزدکیان قلع و قمع شدند ولی مزدکیان در گیلان به خاطر عدم تسلط پادشاهان ایرانی، از این آسیب محفوظ ماندند و حتی تا بعد از ورود اسلام به ایران، آیین مزدکی در گیلان حضور داشت. در سال 31 هجری قمری (651 میلادی) با شکست یزدگرد سوم ساسانی از مسلمانان، همه شهرهای ایران به جز بلخ، زابلستان، کابل و کرانههای دریای خزر یعنی گیلان (مرز دیلم) و طبرستان تسلیم مسلمانان شدند. گیلانیان، دیلمیان و طبریان در پناه رشته کوههای البرز به مقاومت قهرمانانهای دست میزدند و از ورود تازیان به سرزمینهای خود جلوگیری میکردند. قسمتهای وسیعی از کرانههای خزر، مخصوصاً گیلان، در سایه وضع طبیعی و جغرافیایی خود و به نیروی پایداری و استقامت و دلاوری مردان سلحشور و آزاده خویش، در برابر سیل خروشان لشکر اسلام مقاومت کردند و تن به تسلیم ندادند در واقع رشته کوههای بلند و صعبالعبور البرز از یک سو و آبهای متلاطم دریای خزر از سوی دیگر، این خطّه را به صورت دژ جنگی مستحکمی درآورده بود که ساکنان آن را در مقاومتهای دلیرانه علیه اعراب یاری میکرد. در حدود سال 144 هجری قمری طبرستان فتح شد و اسلام در این ناحیه رواج پیدا کرد و زمینههای نفوذ اسلام در گیلان آماده شد. با آمدن علویان فراری از ستم خلفا به خطّه گیلان، آشنایی گیلانیان با اسلام بیشتر شد تا این که در نهایت در سال 250 هجری قمری که مصادف بود با قیام حسن بن زید و تأسیس حکومت علویان در گیلان و مازندران، اسلام نیز در گیلان رواج پیدا کرد.
با ظهور دولت صفویه در ایران، تشیع در شکل شیعه دوازده امامی در این منطقه گسترش پیدا کرد اما بسیاری از مورخان ایرانی و غیرایرانی اعتقاد دارند که تشیع در شکلهای مختلف آن، از قرن دوم و با حضور علویان در منطقه حاشیه خزر، مذهب رسمی ایرانیان ساکن در این منطقه بوده است.
در حال حاضر مذهب اکثریت مردم این استان شیعه دوازده امامی میباشد اما در برخی از مناطق این استان همچون نواحی طالش مرکزی و شمالی، اقلیت نسبتاً مهمی از شافعیان وجود دارند. در نواحی مرزهای جنوبی منطقه طالش در اطراف شاندرمن تمامی شیعه هستند و از آنجا به طرف شمال شافعی میباشند. این مذهب در نواحی مرکزی، طالش دولاب و اسالم پیروان فراوانی دارد.
در میان اقلیتهای دینی به ترتیب زرتشتیان و مسیحیان بیشترین میزان جمعیت را به خود اختصاص دادهاند.
منبع : http://www.wikipg.com